چندعکس بدون شرح از طاهای گلم...
امان از دست این خاله الهام ببین منو به چه روزی انداخته...
عکسی ازطاهادر مراسم شیرخوارگان سال91
اینم یه عکس با کلاهپدر بزرگ مامان ناهید(حاج علی اکبر پورحسن)
و اما...نتیجه ی مذاکره با پیشی...
اینم یه عکس یادگاری باآقاپسر...
موش بخوره اون زبونت رو...الهی من فدات بشم پسرگلم...
چندعکس هم از هم صحبتی با لاکی و دعوابامورچه یا بقول خودطاهاپیندی...
عافیت بخیر...
آقاجان احمد!!!!امان از دست تو....دیگه چیزی غیر من پیدا نکردی....
خاله الهام برای بار آخر میگم بذارم زمین...وای چه قیافه ای ترسیدم...
یه روز طاها از حموم بیرون اومده بودمن تو آشپزخونه مشغول بودمتنهایی رفته بوداتاق خواب موهاش رو سه شوار داده بود وقتی اومد گفت مامان نگاه کن موهامو... اونقدر خندیدم...
اینم اولین کادوی تولد طاهاکه باباش براش خریده بود...
اینم یه عکس از کادوی تولدی که دو تا آقا جان در اولین سال تولد واسه طاها خان خریده بودن....
اینم یه عکس یادگاری با آقا جان احمد وآقاجان علی در اولین سال زمینی شدن طاها...